010

زندگیم شده یه زندگی خیالی....

همه کارارو با خیالبافی انجام میدم موقع درس خوندن میشینم به اتفاقایی که افتاده و حرفایی که زدیم و شنیدیم فکر میکنم میدونم این فکرا راه به جایی نمیبره و منو از هدفم دور میکنه ولی بدجور ذهنمو درگیر میکنه ...

مثلا سرکار با خانم خودخواه ج.... دعوام شد هرچند جوابشو دادم و دلم خنک شد ولی هنوز فکرم مشغوله...

یا اینکه به کارایی که باید انجام بدم فکر میکنم...

هرچند میدونم باید ذهنمو از این افکار مزخرف توخالی  خالی کنم اما کمتر موفق میشم مثلا داریم برای مشاوره میخونیم بعد نمیتونیم به خودمون یه کمک کوچولو در جهت بهتر انجام شدن مطالعه انجام بدیم ...

کاش این خیالبافی از تو سرم بره و من باز باانگیزه بشم و این ماههای آخر جا نزنم هرچند خیلی عقبم و امکان اینکه نتیجه ای عایدم بشه خیلی ضعیفه...

و سال بعد هم باید در خدمت این شرکت کوفتی و آدم های بداخلاقش باشیم....

009 ( پر از خاطرات ترک خورده )


سراپا اگر زرد و پژمرده ایم

ولی دل به پاییز نسپرده ایم

چو گلدان خالی لب پنجره

پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود ما دیده ایم

اگر خون دل بود ما خورده ایم

اگر دل دلیل است آورده ایم

اگر داغ شرط است ما برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان گردنیم

اگر خنجر دوستان گرده ایم

گواهی بخواهید : اینک گواه

همین زخم هایی که نشمرده ایم

دلی سربلند و سری سر به زیر

از این دست عمری به سر برده ایم..



http://s5.picofile.com/file/8148618826/422_PVxadSRQ.jpg


008

اگر جای دانه هایت را

که روزی کاشته ای فراموش کردی...

باران به تو خواهد گفت

که کجا کاشته ای...

پس خیر و نیکی را بکار

بالای هر زمینی

زیر هر آسمانی

و برای هر کسی...

تو نمیدانی کجا آن را خواهی یافت

و چه موقع...

ولی به حتم شکوفایی اش

را خواهی دید و

خواهی شنید...

زیبایی و نیکی را بکار

اگر چه در غیر جایگاهش باشد...

که کار نیک ضایع نمیشود...

هر جا که کاشته شود...

وچه زیباست و بخشش...

007

کور باش بانو ! نگاه که میکنی میگویند نخ داد...

عبوس باش بانو! لبخند که میزنی میگویند پا داد...

لال باش بانو ! حرف که که میزنی میگویند عشوه فروخت...

زندگی برای تو راحت نیست ! اما... توصبورباش بانو ! 







006


لذت بردن را یادمان ندادند!

از گرما مینالیم ، از سرما فرار میکنیم .

درجمع ، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت

از تنهایی بغض می کنیم .

تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم

بی حوصلگی تقصیر جمعه است و بس !

همیشه در انتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم که

بهترین روزهای زندگیمان را تشکیل می دهند.

مدرسه ...دانشگاه..کار

حتی در سفر همواره به مقصد می اندیشیم

بدون لذت از مسیر!

غافل از اینکه زندگی همان لحظاتی بود که

میخواستیم بگذرند...